چکیده
- اتصال هوش مصنوعی و رباتیک به اقتصاد منجر به تغییرات بنیادی در نحوه و دلیل کار کردن ما شده است.
- اقتصاد فراوانی خودکار از پتانسیل تولید نیازهای اساسی زندگی با کمترین نیروی انسانی بهرهمند میشود.
- در این سیستم، درآمد پایه جهانی میتواند به منزلهی تقسیم عادلانه ثروت به همهی افراد جامعه توزیع شود.
تحولی در اقتصاد: از کار به اشتراک ثروت
تحولات تکنولوژیکی بیسابقهای در حال وقوع است. هوش مصنوعی و رباتیک نه تنها روش کار ما را تغییر دادهاند، بلکه دلیل کار کردن ما را هم دچار تحول کردهاند. در دههی آینده، اگر تکنولوژیهای خودکاری بهصورت مساوی در جامعه توزیع شوند، ممکن است بسیاری از مردم نیاز نداشته باشند برای بقا کار کنند. برخی از آیندهپژوهان، از جمله من، این مفهوم را «اقتصاد فراوانی خودکار» مینامند.
خودکارسازی و درآمد پایه جهانی
ایدهی اصلی این اقتصاد بسیار ساده است: وقتی ماشینها قادر باشند اکثر کارها را انجام دهند – از جمله کشاورزی، ساختوساز، بهداشت و آموزش – میتوان نیازهای اساسی زندگی را با کمترین کار انسانی تولید کرد. در این دنیا، ثروت دیگر پاداش کار نیست، بلکه نتیجهای مشترک از خودکارسازی است.
دو نیروی کلیدی در این تغییر وجود دارند: خودکارسازی تقریباً کامل و درآمد پایه جهانی. ماشینها و نرمافزارها هر روز بهتر، سریعتر و ارزانتر میشوند و در حال حاضر نیز مشاغلی را بهطور گسترده جایگزین کردهاند. احتمالاً تا پنج سال آینده، ماشینها در ساخت خانه، کاشت محصولات، آموزش کودکان و مراقبت از سالمندان بهصورت روتین مشغول خواهند بود. این نوع بهرهوری ثروت زیادی تولید خواهد کرد، حتی اگر انسانها دیگر بهطور مستقیم آن را ایجاد نکنند.
چگونگی توزیع عادلانه ثروت
برای اطمینان از اینکه این ثروت به نفع همه باشد، باید درآمد پایه جهانی وارد عمل شود. این درآمد یک یارانه نیست، بلکه یک سود است—سهمی از ارزش ایجاد شده توسط خودکارسازی که به هر شهروند، صرفاً به این دلیل که بخشی از این سیستم است، توزیع میشود.
منتقدان ممکن است این رویکرد را سوسیالیسم بدانند، اما چنین نیست. اقتصاد فراوانی خودکار همچنان از مالکیت خصوصی، کارآفرینی و نوآوری حمایت میکند. افرادی که در خودکارسازی سرمایهگذاری میکنند، سود خواهند برد. اما این سیستم باید مالیات یا مقرراتی داشته باشد تا بخشی از آن ثروت به شکلهای مختلف به عموم مردم بازگردد.
چالشها و فرصتها
البته، حتی اگر کار کردن برای بقا ضروری نباشد، بسیاری از مردم همچنان انتخاب خواهند کرد که کار کنند. اما در این سیستم جدید، انگیزهها ذاتی خواهند بود، نه اقتصادی. حوزههای خلاقانه، کارهای پروژهای، نویسندگی و طراحی شکوفا خواهند شد. و از آنجا که بقا دیگر در خطر نیست، مردم میتوانند بدون ترس از شکست، ریسک کنند و تجربههای جدیدی کسب کنند.
با وجود همهی این تغییرات، باید دقت کنیم که خودکارسازی میتواند ثروت و قدرت را بیش از پیش متمرکز کند. نظارت، جابجایی شغلی و واکنشهای فرهنگی نیز خطرات واقعی هستند. برای شکلدهی به این آینده، به غیر از مهندسان، به اخلاقگرایان، هنرمندان، سیاستگذاران و مردم عادی نیاز داریم تا در تصمیمگیریها مشارکت کنند. این آینده باید اخلاقی، فراگیر و دموکراتیک باشد.
خواه این تغییر را دوست داشته باشیم یا نه، اقتصاد فراوانی خودکار سریعتر از آنچه که بسیاری تصور میکنند، در حال آمدن است. وظیفه ما این نیست که با آینده مبارزه کنیم، بلکه باید آن را هدایت کنیم، تا جامعهای بسازیم که آزادی، رضایت و کرامت انسانی فقط برای افراد خوششانس نباشد. این نه تنها یک نوع جدید از اقتصاد است، بلکه راهی جدید برای زندگی است که باید آن را بپذیریم.