چکیده
- اهمیت بیمه در سیستمهای مالی از قرن ۱۶ میلادی تاکنون، به عنوان یکی از اصول پایهای شناخته شده است.
- جوامع مالی غیرمتمرکز (DeFi) تاکنون بدون استفاده مؤثر از بیمه رشد کردهاند و برای پیشرفت بیشتر نیاز به مدلهای پیچیده بیمه دارند.
- برای ایجاد بازار بیمه در DeFi، برآورد دقیق ریسک و استفاده از منابع مالی جایگزین ضروری است.
بیمه بهعنوان یکی از اصول پایهای مالی، نقش مهمی در بازارهای مختلف از جمله کالا و اعتبار ایفا میکند. از قرنها پیش، هر سیستم مالی قوی، بدون یک مکانیزم بیمه مناسب نمیتوانست به موفقیت برسد، زیرا سرمایهگذاران به دنبال اندازهگیری دقیق ریسک قبل از سرمایهگذاری هستند.
با این حال، در اولین موج مالی غیرمتمرکز (DeFi) که شامل وامدهی، مبادلات و مشتقات بود، بیمه به شکل ابتدایی و یا اصلاً وجود نداشت. با هدف رسیدن به نقطه عطف بعدی، DeFi نیازمند ادغام مدلهای بیمهای پیشرفته و در سطح مؤسسات است تا بتواند منابع مالی بزرگتری را جذب کند و پایداری بیشتری به دست آورد.
تاریخچه مختصر ریسک و بیمه
بیمه مدرن تاریخچهای طولانی دارد. در قرن ۱۶ میلادی، جرولامو کاردانو با نوشتههای خود در مورد بازیهای شانس، تفکر احتمالی را پایهریزی کرد و عدم قطعیت را به زبان ریاضی درآورد.
در میانه قرن ۱۷، مکاتبات مهمی بین بلز پاسکال و پیر دو فرما، پایههای نظریه احتمالات را بنا نهاد و شانس را از حالت رمزآلود به یک علم قابل اندازهگیری تبدیل کرد.
در قرن ۱۹، کارل فریدریش گاوس با تدوین توزیع نرمال، به آمارشناسان امکان داد تا انحرافات را بهصورت سیستماتیک مدلسازی کنند. این دستاورد برای علوم آمارگرایشی بسیار حیاتی بود.
در آستانه قرن ۲۰، لوئیس باچلیه با تحقیقات خود در مورد حرکت تصادفی قیمت داراییها، به شکلگیری مالی کمّی مدرن کمک کرد و بر روی قیمتگذاری اختیارات و مدیریت ریسک تاثیر گذاشت.
هری مارکویتز با نظریه پرتفوی خود تنوعبخشی را به فرآیندی کمی تبدیل کرد و یک چارچوب دقیق برای تعادل ریسک و بازدهی ارائه داد.
مدل بلک-شولز-مرتون نیز با فراهم کردن راهی برای محاسبه نوسانات ضمنی و قیمتگذاری اختیارات، پیشرفت بیشتری به این حوزه داد.
در دهههای اخیر، نوآورانی مانند پل امبرتز و فیلیپ آرتزنر با استفاده از مدلهای آماری کوپولا و اندازهگیریهای ریسک همساز، به بهبود نظریه ریسک کمک کردهاند.
آیا بیمه در DeFi ممکن است؟
بیمه به چهار پیشنیاز اصلی نیاز دارد: وکتورهای ریسک متنوع، حق بیمه بالاتر از هزینه سرمایه، پویالهای سرمایه مقیاسپذیر و مواجهه قابل اندازهگیری. اگرچه DeFi خطرات قابل اندازهگیری ارائه میکند، اما چالشهای بیمهپذیری همچنان وجود دارد.
ابتکارات اولیه بیمه DeFi با محدودیتهای پیچیدگی آماری، ساختارهای سرمایهای آزمودهنشده و حق بیمههای بازدارنده ناشی از هزینه فرصت بالای سرمایه مواجه بودند.
برای غلبه بر این موانع، طراحیهای بیمهای نسل بعدی که میتوانند بهطور پویا به پروفایلهای خطر در حال تکامل تطبیق یابند، ضروری خواهد بود.
قانون اعداد بزرگ در DeFi شکست میخورد
قانون اعداد بزرگ یاکوب برنولی پایهگذار بیمه کلاسیک است: با افزایش تعداد بیمهنامهها، نسبتهای واقعی خسارت به ارزشهای مورد انتظار نزدیک میشوند و امکان قیمتگذاری دقیق آماری فراهم میشود.
با این حال، اکوسیستم نوپای DeFi تنها یک مجموعه محدود و اغلب همبسته از پروتکلها را شامل میشود. رویدادهای فاجعهبار مانند دستکاریهای اوراکل چند پروتکلی وابستگیهای سیستمی را نشان میدهند که فرض استقلال را نقض میکنند.
چالشهای اندازهگیری ریسک DeFi
مدلسازی ریسک کمی در DeFi هنوز در مراحل اولیه خود است. با تنها چند سال داده تاریخی و تنوع زیاد در پلتفرمهای قرارداد هوشمند، تخمین ریسک از یک پروتکل به دیگری ریسک بالایی را به همراه دارد.
ایجاد چارچوبهای ریسک قوی در DeFi نیازمند رویکردهای ترکیبی است: ادغام تحلیلهای زنجیرهای برای پیگیری مواجهه در زمان واقعی، تأیید امنیتی رسمی کدهای قرارداد هوشمند، استفاده از اوراکلها برای تأیید رویدادهای خارجی و آزمونهای فشار جامع در مقابل وکتورهای حمله شبیهسازیشده.
به سوی بازار بیمه نهادی DeFi
در مقیاس فعلی، DeFi نیازمند یک بیمه قابل اعتماد است. ادغام راهحلهای بیمهای پیشرفته و مقیاسپذیر نه تنها از سرمایه محافظت میکند بلکه خطرات انتزاعی مانند حملات وام سریع، سوء استفادههای حکومتی و شکست اوراکلها را به مواجهههای مالی قابل اندازهگیری تبدیل میکند.
چنین اکوسیستمی نویدبخش نقدینگی عمیقتر، اعتماد بیشتر در طرفهای مقابل و مشارکت گستردهتر است که DeFi را از مرزهای آزمایشی به یک پایهگذار در مالی جهانی تبدیل میکند.