چکیده
- هوش مصنوعی به عنوان یکی از زیربناهای اصلی جوامع مدرن در حال شکلگیری است و نیاز به زیرساختهای مناسب برای پشتیبانی از آن دارد.
- زیرساختهای فعلی توانایی پاسخگویی به نیازهای انرژی فزاینده هوش مصنوعی را ندارند، که این امر میتواند رشد فناوری را در ایالات متحده محدود کند.
- سیستمهای غیرمتمرکز میتوانند به عنوان راهحلی برای مشکلات زیرساختی فعلی عمل کرده و به نوآوری و توسعه هوش مصنوعی در آمریکا کمک کنند.
هوش مصنوعی دیگر یک فناوری نوظهور نیست؛ بلکه به یکی از پایههای اساسی تمدن مدرن تبدیل شده است. همانطور که برق قرن بیستم و اینترنت قرن بیست و یکم را متحول ساخت، هوش مصنوعی نیز در حال تغییر چگونگی کار، حاکمیت و زندگی ما است. به زودی، تمامی نهادهای بزرگ، از بیمارستانها تا ارتش، هوش مصنوعی را به عملیات اصلی خود وارد خواهند کرد و این نیاز به زیرساختهایی دارد که بتواند این تحول را پشتیبانی کند.
با وجود این تقاضا، زیرساختهای ما هنوز به این پیشرفت نرسیدهاند. در سال ۲۰۲۴، مراکز داده ایالات متحده حدود ۲۰۰ تراواتساعت برق مصرف کردند که معادل انرژی مصرفی یک سال کشور تایلند است. تخمینها نشان میدهد که تا سال ۲۰۲۸، مصرف انرژی هوش مصنوعی به بین ۱۶۵ تا ۳۲۶ تراواتساعت در سال خواهد رسید، که این مقدار میتواند ۲۲ درصد از خانوارهای ایالات متحده را پوشش دهد. این فشار بر سیستمهای انرژی و محاسبات، تقاضای غیرقابل کنترلی ایجاد کرده که شبکه برق ما را به چالش کشیده است.
این عدم تطابق تنها یک مسئله فنی نیست. با افزایش تقاضا برای هوش مصنوعی، این گلوگاههای انرژی و دسترسی به محاسبات، توسعه را در تمامی بخشها کند کرده و پتانسیل تحولآفرین آن را محدود میکند.
در حال حاضر ایالات متحده در زمینه هوش مصنوعی پیشرو است، اما رقابت شدیدی وجود دارد و چین به سرعت در حال پیشرفت است. مدل DeepSeek چین با مدلهای برتر آمریکا رقابت میکند. موفقیت DeepSeek نشان میدهد که سرعت، مقیاس و کارایی میتواند تعادل قدرت جهانی در حوزه هوش مصنوعی را تغییر دهد. چین به طور استراتژیک و سازمانیافته در حال پیشروی در این زمینه است و اگر روند فعلی ادامه یابد، ممکن است از آمریکا پیشی بگیرد.
اگر ایالات متحده زیرساختها را به عنوان یک امر حاشیهای ببیند، مهم نیست که در زمینه الگوریتمها پیشتاز باشد؛ زیرا در حال از دست دادن جنگ پلتفرمها هستیم. آینده هوش مصنوعی باید بر پایه آزادی، شفافیت و اعتماد بنا شود، نه نظارت و کنترل. این مزیت آمریکاست و برای حفظ آن باید بحران انرژی ایجاد شده را اولویتبندی کنیم.
در این زمینه، مراکز داده بزرگ و متمرکز دیگر کارآیی ندارند. این مراکز سفت و سخت، هزینهبر و محدود به یک مکان جغرافیایی هستند و میتوانند نقاط آسیبپذیری ایجاد کنند که در صورت بروز مشکل در شبکه برق، بخشهایی از کشور را به دوران تاریکی تکنولوژیک فروبرند.
در مقابل، سیستمهای غیرمتمرکز امکان رشد و نوآوری را با انعطافپذیری بیشتری فراهم میکنند. خوشههای محاسباتی کوچکتر میتوانند در نزدیکی منابع انرژی تجدیدپذیر مانند خورشیدی، بادی یا زمینگرمایی راهاندازی شوند یا از قدرت محاسباتی بلااستفاده در خانهها، دانشگاهها و جوامع بهره ببرند. این سیستمها همچنین فناوری آمریکایی را برای بقا در دنیایی که تهدیدات به فضای دیجیتال منتقل میشوند، بهتر آماده میکنند. در مواقع بحران یا حملات سایبری، توزیع محاسبات بین گرههای مختلف میتواند پیوستگی را تضمین کند، در حالی که سیستمهای متمرکز فرو میریزند.
راه پیشرو
مسیر پیشرو چیست؟
ابتدا باید زیرساختهای توزیعشده را تشویق کنیم و ساخت و ساز فراتر از تأسیسات بزرگ را آسانتر و پرسودتر کنیم. باید بودجه تحقیق و توسعه فدرال برای محاسبات توزیعشده فراهم شود تا نوآوری در بخشهای عمومی و خصوصی تسریع یابد. برای میزبانی محاسبات لبهای با انرژی پاک محلی، باید زمینها و مؤسسات فدرال را باز کنیم. و در نهایت، باید حمایتها را برای منابع انرژی نسل بعدی مانند شبکههای اتمی پیشرفته تسهیل کنیم تا شبکه آینده بتواند با حجم تقاضای انرژی هوش مصنوعی هماهنگ شود.
از طریق این رویکرد، تأخیرهای صدور مجوز را کاهش میدهیم و از ارزش نهفته در داراییهای کماستفاده کشور، از ایستگاههای برق روستایی تا مناطق صنعتی تعطیل شده، بهرهبرداری میکنیم. بحران انرژی ما با یک راهحل واحد قابل حل نیست، اما با این اقدامات، مدلی مقاوم برای رهبری آمریکا در توسعه هوش مصنوعی ایجاد میکنیم.
این تغییر نه تنها گلوگاه انرژی ما را رفع میکند، بلکه دسترسی را بازتعریف میکند. توسعهدهندگان میتوانند بدون نیاز به شرکتهای بزرگ فناوری، مستقل عمل کنند. این سیاستهای زیرساختی میتواند زمینه را برای شرکتهای کوچکتر فراهم کند تا مدلهای هوش مصنوعی پیشرفته را توسعه داده و به کار گیرند و خود فرصتها را غیرمتمرکز کنند.
هوش مصنوعی قرار است هر جامعه و بخشی را که با آن در ارتباط است، شکل دهد. اما در نهایت، هرکس که زیرساختها را کنترل کند، ارزشهایی را که این نتایج را هدایت میکند تعیین خواهد کرد. ما میتوانیم به قدرتهای خارجی اجازه دهیم این زیرساختها را متمرکز کنند و فراتر از تواناییهای ما بسط و کنترل را مستحکم کنند، یا میتوانیم از مزیتهای آمریکا بهرهبرداری کرده و زیرساختهای خود را با سرعتی که تقاضای انرژی نیاز دارد توسعه دهیم تا تابآوری، شفافیت و آزادی را تضمین کنیم.
اگر ایالات متحده میخواهد در حوزه هوش مصنوعی پیشرو باشد، باید به سرعت عمل کنیم. نمیتوانیم به سیستمهای قدیمی یا بوروکراسی کُند اعتماد کنیم. نیازی به مطالعات بیشتر یا پنلهای بیشتر نداریم. اگر میخواهیم آینده را بر اساس شرایط خود تعریف کنیم، باید بسازیم و باید همین حالا بسازیم.
بیایید دست به کار شویم.