چکیده
- قانون GENIUS برای تنظیم استیبلکوینها و ممنوعیت پرداخت سود به آنها توسط کنگره به تصویب میرسد.
- این قانون استیبلکوینهای منطبق را ملزم میکند تا بهطور کامل توسط وجه نقد و اوراق قرضه کوتاهمدت دولتی آمریکا پشتیبانی شوند.
- با ممنوعیت استیبلکوینهای سودآور، این قانون به محافظت از بانکهای ایالات متحده میپردازد و ممکن است دیفای را به سمت شفافیت و پایداری بیشتر سوق دهد.
کنگره آمریکا ممکن است این هفته یکی از مهمترین قوانین مربوط به حوزه ارز دیجیتال را تصویب کند که یکی از پیچیدهترین مباحث دیفای، یعنی استیبلکوینهای سودآور را روشن میکند.
در نگاه اول، قانون GENIUS به نظر میرسد یک پیروزی روشن برای قانونگذاری باشد. این قانون بالاخره برای بیش از ۱۲۰ میلیارد دلار استیبلکوینهای پشتیبانی شده توسط فیات، مسیر قانونی مشخصی ایجاد میکند و قوانین واضحی برای تعریف استیبلکوینهای پرداختی مطابق فراهم میآورد.
اما با بررسی دقیقتر، مشخص میشود که این قانون یک چراغ سبز وسیع نیست. در واقع، تحت الزامات سختگیرانه این قانون مانند ذخایر جداگانه، داراییهای نقدی با کیفیت بالا و تأییدیههای GAAP، تنها حدود ۱۵ درصد از استیبلکوینهای امروزی واقعاً واجد شرایط خواهند بود.
بیشتر از این، این قانون بهطور صریح پرداخت سود یا بهره توسط استیبلکوینها را ممنوع میکند. این اولین بار است که قانونگذاران آمریکایی بین استیبلکوینها بهعنوان ابزار پرداختی و بهعنوان داراییهای سودآور خط مشی قاطعانهای میکشند. این امر باعث میشود دیفای یا تحول یابد یا به عقب بازگردد.
توقف قاطع برای استیبلکوینهای سودآور
برای سالها، دیفای تلاش کرده بود که همزمان با ارائه داراییهای “پایدار” که بهطور مخفیانه بازدهی تولید میکردند، از مقررات اوراق بهادار فرار کند. قانون GENIUS این ابهام را پایان میدهد. تحت این قانون جدید، هر استیبلکوینی که بهرهای پرداخت کند، اعم از مستقیماً از طریق مکانیکهای استیکینگ یا غیر مستقیم از طریق حسابهای پسانداز شبه دیفای، اکنون بهطور قطعی خارج از محدودههای قانونی قرار میگیرد.
کنگره این اقدام را بهعنوان روشی برای محافظت از بانکهای آمریکایی ارائه میدهد. با ممنوعیت بهره استیبلکوینها، قانونگذاران امیدوارند از خروج میلیاردها دلار از واریزهای سنتی جلوگیری کنند؛ واریزهایی که وامهای کوچک به کسب و کارها و مصرفکنندگان را تأمین مالی میکنند. نگهداشتن استیبلکوینها بدون بهره، سیستم اعتباری پایه ایالات متحده را حفظ میکند.
اما تغییر عمیقتری در جریان است. دیگر این تنها یک مسئله انطباقی نیست. بلکه بازنگری کلی به اعتبار وثیقه در مقیاس است.
اوراق قرضه و واکنشپذیری پولی
تحت قانون GENIUS، تمام استیبلکوینهای منطبق باید توسط وجه نقد و اوراق قرضه با سررسید کمتر از ۹۳ روز پشتیبانی شوند. این عملاً استراتژی ذخایر ارز دیجیتال را به سمت ابزارهای مالی کوتاهمدت دولتی آمریکا سوق میدهد و دیفای را بیش از پیش با سیاست پولی آمریکایی ادغام میکند.
ما درباره بازاری صحبت میکنیم که در حال حاضر حدود ۲۸.۷ تریلیون دلار بدهی قابل بازاری دارد. بهطور همزمان، بازار استیبلکوین بیش از ۲۵۰ میلیارد دلار چرخه دارد. بنابراین، حتی اگر تنها نیمی از آن (حدود ۱۲۵ میلیارد دلار) به اوراق قرضه کوتاهمدت منتقل شود، یک تغییر قابل توجه است که نقدینگی ارز دیجیتال را بهصورت مستقیم به بازارهای بدهی آمریکا هدایت میکند.
در شرایط عادی، این روند سیستم را به کار میاندازد. اما در صورت یک شوک نرخ، همین جریانها ممکن است بهطور خشونتآمیزی معکوس شوند و باعث بحران نقدینگی در پروتکلهای وامدهی شوند که از USDC یا USDP بهعنوان “پایان بدون ریسک” استفاده میکنند.
این یک نوع جدید از واکنشپذیری پولی است: دیفای اکنون با سلامتی بازار اوراق قرضه همگام شده است. این هم تثبیتکننده و هم منبعی تازه از ریسک سیستماتیک است.
چرا این میتواند سالمترین لحظه برای دیفای باشد
این پارادوکس جالب است: با ممنوعیت بهره استیبلکوینها، قانون GENIUS ممکن است واقعاً دیفای را به سمتی شفافتر و پایدارتر هدایت کند.
بدون امکان تعبیه مستقیم بهره در استیبلکوینها، پروتکلها مجبور به ساختن بهره بهصورت خارجی هستند. این به معنای استفاده از استراتژیهای بدون ریسک، تامین مالی اختلاف قیمت، استیکینگ پویا یا استخرهای نقدینگی باز است که در آن ریسک و پاداش توسط هر کسی قابل بررسی است. این مسابقه را از “چه کسی میتواند بالاترین نرخ سود سالانه را وعده دهد؟” به “چه کسی میتواند هوشمندترین و پایدارترین سیستم مدیریت ریسک را بسازد؟” تغییر میدهد.
همچنین خندقهای جدیدی ایجاد میکند. پروتکلهایی که بهطور هوشمند با قوانین منطبق شوند، مانند تعبیه مسیرهای AML، لایههای تأییدیه و لیست سفید جریان توکن، این راهرو سرمایهای نوظهور را باز میکنند و به نقدینگی نهادی دسترسی مییابند.
بقیه؟ در طرف دیگر حصار قانونی قرار میگیرند، امیدوارند بازارهای پول سایهای بتوانند آنها را حفظ کنند.
بیشتر بنیانگذاران بازارهای ارز دیجیتال را دست کم میگیرند که چگونه به سرعت ریسکهای قانونی را دوباره قیمتگذاری میکنند. در امور مالی سنتی، سیاست هزینه سرمایه را شکل میدهد. در دیفای، اکنون دسترسی به سرمایه را شکل خواهد داد. کسانی که این خطوط را نادیده بگیرند، شاهد توقف شراکتها، ناپدید شدن فهرستبندیها و ناپدید شدن نقدینگی خروج خواهند بود زیرا قانونگذاری به آرامی تصفیه میکند که چه کسانی میتوانند در بازی باقی بمانند.
دیدگاه بلندمدت شامل خطوط شفافتر و سیستمهای قویتر است
قانون GENIUS پایان دیفای نیست، اما به پایان یک توهم ختم میشود که سود منفعل میتواند بهسادگی به استیبلکوینها اضافه شود، بدون شفافیت یا معاوضه. از این به بعد، این سودها باید از جایی واقعی بیایند، با وثیقه، افشاگری و آزمونهای استرس دقیق.
این ممکن است سالمترین چرخشی باشد که دیفای میتواند در وضعیت کنونی خود انجام دهد. زیرا اگر دیفای بخواهد روزی مکمل یا حتی رقیب سیستمهای مالی سنتی شود، نمیتواند به خطوط مبهم و مناطق خاکستری قانونی تکیه کند. باید دقیقاً ثابت کند که سود از کجا میآید، چگونه مدیریت میشود و چه کسی مسئول نهایی ریسک است.
قانون GENIUS همین را قانونی کرد. و در بلندمدت، این میتواند یکی از بهترین اتفاقاتی باشد که برای این صنعت رخ داده است.