چکیده
- تبلیغات ارزهای دیجیتال اغلب به عنوان یک انقلاب معرفی میشوند که چالشهایی برای سیستمهای مالی و اجتماعی موجود ایجاد میکنند.
- روند پذیرش و تنظیمگری برای تبلیغات ارز دیجیتال به دلیل تهدیداتی که برای سیستمهای متعارف ایجاد میکنند، کند بوده است.
- در آمریکا، تبلیغات ارز دیجیتال به عنوان یک مسئله سیاسی مورد توجه قرار گرفته و احزاب سیاسی در حال بررسی و حمایت از آن هستند.
تبلیغات ارز دیجیتال و چالشهای آن
تبلیغات در دنیای ارز دیجیتال اغلب به فروش یک انقلاب میپردازد. در یکی از جدیدترین تبلیغات تلویزیونی کوینبیس، مردم بریتانیا در پسزمینه در حال نابودی هستند و شعار «اگر همه چیز خوب است، چیزی را تغییر ندهید» به گوش میرسد. همچنین، لری دیوید در تبلیغ FTX ارز دیجیتال را با اختراع چرخ مقایسه میکند، هرچند که شخصیت او قانع نمیشود.
چالشهای ارز دیجیتال
حتی کمپینهایی که به اندازهی کافی تحریکآمیز نیستند، همچنان از دیدگاه جهانبینی صنعت جدا نیستند. این جهانبینی که به چالش کشیدن هنجارهای مالی و اجتماعی موجود را هدف قرار میدهد، سوالاتی را درباره کنترل، دسترسی و اعتماد ایجاد میکند. به همین دلیل است که پیامهای این صنعت اغلب شبیه به حمایتگری به نظر میرسند.
از آغاز، صنعت داراییهای دیجیتال خود را به عنوان یک نیروی توانمند و دموکراتیک معرفی کرده است. این صنعت سیاستهای پولی متمرکز را به چالش کشیده و پیشنهادهایی برای جایگزینی سیستمهای مالی سنتی ارائه داده است. این مواضع نهتنها بیطرفانه نیستند، بلکه تهدیدی برای سیستمهای مستقر شده محسوب میشوند.
چالشهای قانونی و سیاسی
کوینبیس با تبلیغ مشهور و بحثبرانگیز خود در بریتانیا که روح حمایتگری از ارز دیجیتال را به اوج خلاقیت میرساند، نمونهای کامل از این مسئله است. پیام این تبلیغ که ارز دیجیتال را به عنوان پاسخی احتمالی به اقتصادی شکستخورده معرفی میکند، هرچند هیچ حزب یا نامزدی را نام نبرده، اما ادعای قوی درباره سیاستهای اقتصادی ارائه کرده است.
نهاد Clearcast که تصمیم میگیرد کدام تبلیغات میتوانند در شبکههای تلویزیونی بریتانیا اجرا شوند، این تبلیغ را به دلیل اینکه “ارز دیجیتال را به عنوان راهحلی احتمالی برای چالشهای اقتصادی بدون شواهد کافی معرفی کرده بود” رد کرد.
پذیرش سیاسی ارز دیجیتال
با این حال، حتی با وجود رد شدن پیامهای ارز دیجیتال توسط مقرراتگذاران و پلتفرمهای پخش، بازیگران سیاسی مهم، بهویژه در ایالات متحده، شروع به پذیرش آن کردهاند. در یک پنل اخیر، کریس لاکیویتا، استراتژیست ترامپ و دیوید پلوف، کمپینر دموکرات، توافق نادری داشتند: ارز دیجیتال اکنون به یک مسئله سیاسی ارزشمند برای حمایت تبدیل شده است.
لاکیویتا آن را به عنوان یک “مسئله رشد کلاسیک” توصیف کرد که درهای جدیدی را به روی رایدهندگان جوان و اقلیت باز میکند، در حالی که پلوف هشدار داد: “دهها میلیون آمریکایی خواستار مشارکت در این حوزه هستند. بنابراین برای یک سیاستمدار، بسیار خطرناک است که بگوید: ما شما را نادیده میگیریم.”
هر دو نفر اذعان کردند که مالکیت ارز دیجیتال به یک موضوع اجتماعی مهم تبدیل شده که میتواند کل بلوکهای رایدهندگان را تحت تأثیر قرار دهد. احزاب در حال توجه به این مسئله هستند و با پیروزی، مواضعی در این زمینه اتخاذ کرده و اکوسیستمهای مالی را بازتدوین میکنند.
آیندهی ارز دیجیتال در تبلیغات
در دنیایی که حتی ایدهی یک رایدهندهی تکموضوعی ارز دیجیتال توسط استراتژیستهای کمپین جدی گرفته میشود، چطور میتوان تعجب کرد که این صنعت سیاسی به نظر میرسد؟ بحث دربارهی اینکه آیا باید تبلیغاتی که به مسائل سیاسی میپردازند بهطور متفاوتی برخورد شود، بیش از یک دهه است که در جریان است.
در آینده، با گسترش پذیرش داراییهای دیجیتال و ادغام بیشتر آنها در زندگی روزمره، تبلیغات بیشتری وجود خواهد داشت که مستقیماً به مسائل اجتماعی که این صنعت نمایندگی میکند، میپردازند. این چیزی است که باید انتظار داشت و پذیرفت، نه ترسید یا سرکوب کرد. اگر قرار است نوآوریها تأثیرگذار باشند، باید اجازه دهیم ارتباطات آنها تحریکآمیز، صریح و به هر حال — سیاسی باشند.
فقط در این صورت است که میتوانیم گفتگوهای باز و صادقانهای دربارهی آنچه در سیستم فعلی ما شکسته است و چگونگی رفع آن داشته باشیم.