چکیده
- هوش مصنوعی (AI) در حال تبدیل شدن به یک ابزار قدرتمند در مدیریت سرمایهگذاری است و میتواند بدون دخالت انسان بهطور خودکار تصمیمگیری کند.
- AI در حال ادغام با بازارهای سنتی و دیفای است و انتظار میرود تراکنشهای بین زنجیرهای ۲۰ درصد افزایش یابد.
- فناوری دفترکل توزیعشده (DLT) به عنوان لایه اعتماد ارائه میشود و شفافیت و قابلیت پیگیری تصمیمات را تضمین میکند.
تصور کنید که سرمایهگذاریهای شما بیوقفه در حال کار هستند و بازارهای جهانی را برای بهترین فرصتها جستجو میکنند؛ بدون اینکه شما حتی انگشتی تکان دهید. شاید به نظر آیندهنگر بیاید، اما این واقعیت اکنون موجود است.
در دنیای مالی سنتی (TradFi)، نزدیک به ۷۰ درصد از معاملات سهام ایالات متحده توسط الگوریتمها انجام میشود. اکنون، عوامل هوش مصنوعی وارد میدان شدهاند. این سامانهها تنها رباتهای سادهای نیستند، بلکه سیستمهای نوآورانهای هستند که میآموزند، تطبیق میدهند و تصمیمات لحظهای میگیرند. طبق پیشبینی VanEck، تعداد این عوامل هوش مصنوعی تا سال ۲۰۲۵ از ۱۰,۰۰۰ به بیش از یک میلیون خواهد رسید.
این موضوع برای شما چه معنایی دارد
عوامل هوش مصنوعی هماکنون در پسزمینه در حال تحلیل روندهای بازار، تعادل بخشیدن به پرتفوها و حتی مدیریت نقدینگی در پلتفرمهای مبادله غیرمتمرکز مثل SaucerSwap و Uniswap هستند. آنها خطوط بین TradFi و دیفای را مبهم کردهاند و انتظار میرود تراکنشهای بین زنجیرهای در سال ۲۰۲۵ تا ۲۰ درصد افزایش یابد.
آیا واقعاً میتوانیم به هوش مصنوعی اعتماد کنیم؟
مالی خودکار چیز جدیدی نیست، اما عوامل هوش مصنوعی امروزی با خودمختاری و پیچیدگی بیشتری عمل میکنند. بنابراین، آیا میتوانیم به این عوامل برای مدیریت میلیاردها دارایی دیجیتال اعتماد کنیم؟ چه حفاظهایی وجود دارد زمانی که تصمیمات از الگوریتمها، نه انسانها، میآیند؟ چه کسی مسئول دستکاری بازار است که توسط یک عامل انجام میشود؟
این نگرانیها معتبر هستند. با افزایش مسئولیت عوامل هوش مصنوعی، مخصوصاً با تسریع همگرایی بین رمز ارز و TradFi، نگرانیها در مورد شفافیت و دستکاری بازار افزایش خواهند یافت. بهعنوان مثال، برخی بلاکچینها امکان انجام معاملات پیشدستی و حملات ساندویچی را فراهم میکنند که میتواند اجماع بلاکچین را در فرآیندی به نام “ارزش استخراج پذیر حداکثری” (MEV) بهرهبرداری کند. این استراتژیهای معاملاتی به عدالت و اعتماد به بازار آسیب میزنند. عوامل هوش مصنوعی با سرعت ماشینی میتوانند این خطرات را تشدید کنند.
ورود DLT: لایه اعتمادی که به آن نیاز داریم
اعتماد کلیدی است و فناوری دفترکل توزیعشده (DLT) راهحلی ارائه میدهد. DLT شفافیت آنی، تغییرناپذیری و اجماع غیرمتمرکز را فراهم میکند، اطمینان میدهد که تصمیمات قابل پیگیری و حسابرسی هستند. گزارشهای موسسه مدیریت هویت نشان دادهاند که شرکتهایی که سیستمهای هویت بلاکچین را به کار بردهاند، قبلاً تقلب را تا ۴۰ درصد و سرقت هویت را تا ۵۰ درصد کاهش دادهاند. اعمال این محافظها به مالی هدایتشده با هوش مصنوعی میتواند به مقابله با دستکاری و ترویج عدالت کمک کند. علاوه بر این، استفاده از DLTها با ترتیبدهی عادلانه به سرعت در حال رشد است و اطمینان میدهد که تراکنشها به صورتی عادلانه و غیرقابل پیشبینی ترتیبدهی میشوند، نگرانیهای MEV را رفع میکنند و اعتماد به سیستمهای غیرمتمرکز را تقویت میکنند.
DeFAI: مقصد آیندهی مالی
یک مدل مبتنی بر بلاکچین و محوری بر اعتماد میتواند پارادایم جدیدی به نام “DeFAI” را باز کند که در آن عوامل خودکار میتوانند آزادانه عمل کنند بدون اینکه نظارت فدا شود. پروتکلهای منبع باز مانند ElizaOS که دارای پلاگینهای بلاکچین هستند، هماکنون تعاملات هوش مصنوعی امن و مطابقبرنامهای را بین عوامل در اکوسیستمهای دیفای امکانپذیر کردهاند.
نتیجهگیری: اعتماد آیندهی هوش مصنوعی را تعریف خواهد کرد
با بر عهده گرفتن نقشهای پیچیدهتر توسط عوامل هوش مصنوعی، اعتماد قابل تایید غیر قابل مذاکره میشود. راهحلهای محاسباتی قابل تایید هماکنون توسط شرکتهایی مانند EQTY Lab، Intel و Nvidia ساخته میشوند تا اعتماد را درون زنجیره تقویت کنند. DLT شفافیت، مسئولیت و قابلیت پیگیری را تضمین میکند. این فرآیند هماکنون در جریان است؛ عوامل درون زنجیرهای در حال حاضر خدماتی از قبیل اجرای معاملات تا تحلیلهای پیشبینی را ارائه میدهند. ما میتوانیم به هوش مصنوعی اعتماد کنیم وقتی که به ورودی و خروجی مدل اعتماد داریم.
سؤال اکنون این نیست که آیا مؤسسات مالی خودکار را به کار میگیرند، بلکه این است که آیا چارچوبها میتوانند به سرعت تکامل یابند. برای موفقیت این انقلاب، اعتماد باید در پایههای سیستم جایگذاری شود.